عنوان کتاب: هوشنگ دوم
گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی
کاری از کریم فیضی
نوبت چاپ: پنجم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت(گالینگور)  
تعداد صفحات: 552
توضيحات بيشتر: کتاب هوشنگ دوم را می‌توان به شکلی ادامۀ کتاب شما که غریبه نیستید دانست. شما که غریبه نیستید زندگی‌نامۀ خودنوشت مرادی کرمانی است که از زادگاه او روستای سیرچ کرمان آغاز می‌شود و در ورود به تهران در بیست سالگی نویسنده به پایان می‌رسد. ولی هوشنگ دوم شرح ماجراهای تلخ و شیرینی است که در تهران بر وی گذشت. هرگاه کسی کنجکاو می‌شد که بداند در تهران بر نویسنده چه گذشت؟ او جواب می داد : «لطف کنید هوشنگ دوم را بخوانید».

عنوان کتاب: آن سالها
نويسنده: محمدجعفر یاحقی
نوبت چاپ: چهارم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد نرم(شومیز)  
تعداد صفحات: 840
متن پشت جلد: وقتی از نیستی می‌ترسیم، قلم به دست می‌گیریم تا از خود اثری بر جای بگذاریم. هر اثری برای آن است که بگوییم ما را از یاد نبرید، ما هم هستیم، ما هم بودیم. من نیستی خودم و شهرم را تجربه می‌کردم. من از اینکه یادهای شهر و دیارم با من نیست شوند، واهمه داشتم. من آن یادها را به سینۀ کاغذ سپردم تا یک جایی باشد که بتوان روزی به سراغش رفت. هنگامیکه از خود می‌نویسیم معنی لازمش این است که از نیستی خود در خوفیم. چه خوفی بدتر از نیستی خودمان! با از خود نوشتن خواستم خودم را به شهرم، به کشورم و به دیگران متصل کنم. خواستم با دیگران یکی شوم تا خوف نیستی دست از گریبانم بردارد. آنچه در این دفتر می‌خوانید چیزی نیست جز همین خوف‌اندیشی‌ها و دلدادگی‌ها.

عنوان کتاب: زنان سرکش دنیای ریاضیات
نويسنده: تالیتیا ویلیامز
مترجم: افشین آزادمنش
نوبت چاپ: نخست
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت (گالینگور) 
تعداد صفحات: 274
متن پشت جلد: مریم میرزاخانی در تهران زاده و در دوران جنگ ایران و عراق بزرگ شد. او در ابتدا سودای نویسندگی در سر داشت. کتابخوانی بود سیری‌ناپذیر و شیفتۀ زندگینامه‌های تلویزیونی دربارۀ زنان نام‌آور. در دورۀ راهنمایی، دستکم بر اساس گفته‌های یکی از آموزگارانش، در ریاضی ضعیف بود. مدتی از دنبال کردن ریاضیات دلسرد شد. اما شوق بسیار زیاد برادرش در دانش‌اندوزی در او هم اثر کرد. دوستی با همشاگردی‌اش رویا بهشتی را نیز موجب افروختن آتش خردورزی خویش می‌داند. میرزاخانی در همان مصاحبه سال ۲۰۰۸ یادآور می‌شود: «هرگز به فکر رفتن به دنبال ریاضیات نبودم، مگر در سال آخر دبیرستان». او از مدیر مدرسه‌اش پرسید که آیا می‌شود او و بهشتی کلاس‌های ویژۀ حل مسایل ریاضی را بردارند تا در رقابت‌های گروه المپیاد بین‌المللی ریاضيات شرکت کنند؟ آنها نخستین بانوان در تاریخ آن رقابت‌ها بودند که احراز صلاحیت شدند و نشان طلای رقابت های هنگ‌کنگ را کسب کردند، میرزاخانی طلا و بهشتی نقره. در سال ۱۹۹۴ در سطح بین‌المللی شناخته شدند. سال بعد هم میرزاخانی نشان طلای دیگری را در تورنتوی کانادا کسب کرد. در همان سال برای خواندن ریاضیات پیشرو وارد دانشگاه صنعتی شریف شد. میرزاخانی نوشتارهای متعددی را در دوره کارشناسی منتشر کرد و به ادامۀ رقابت در مسابقات ریاضی پرداخت. اما یک سانحۀ رانندگی او را از توان لازم انداخت. در زمستان آن سال، او و دیگر نخبگان ریاضی، از رقابتی که در اهواز برگزار شده بود برمی‌گشتند که کنترل اتوبوس از دست راننده خارج شد و به دره افتاد و هفت ریاضیدان برندۀ جوایز و دو رانندۀ اتوبوس کشته شدند. اما میرزاخانی و چند تن دیگر در این میان، با خوش‌شانسی جان سالم بدر بردند. چندی بعد، او ایران را ترک گفت تا در خارج از کشور به دانش‌اندوزی و کار بپردازد. میرزاخانی پژوهشگری بود مصمم، پیگیر و نوآور که از اساتیدش به زبان انگلیسی می‌پرسید و به زبان مادریش پارسی یادداشت می‌کرد.

عنوان کتاب: استیون هاوکینگ
یادواره ای از دوستی و فیزیک
نويسنده: لئونارد ملودینو
مترجم: افشین آزادمنش
نوبت چاپ: دوم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد نرم(شومیز) 
تعداد صفحات: 246
متن پشت جلد: آخرین وداعم با استیون هاوکینگ در کلیسای بزرگ مریم‌مقدس، ساختمانی پانصدساله در وسط کمبریج انجام گرفت. مارس ۲۰۱۸ بود. روی یک صندلی نشستم و هنگامی که رد شد، آخرین لحظه‌ای بود که نزدیکش بودیم. باوجود تابوتی که او را از من و دیگر سوگواران جدا می‌کرد، سرانجام پس از هفتادوشش سال، در برابر صدمات و چالش‌های عالم خاکی حفاظش می‌شد، حس کردم دوباره با وی هستم. استیون شهرۀ آفاق بود؛ به خاطر شوراندن دنیای فیزیک، به خاطر نوشته‌هایش، و به این خاطر که این همه را با جسمی درهم‌کوفته به انجام رسانید. آشناییم با استیون پس از تماسش با من در سال ۲۰۰۳ شروع شد. از من خواست دربارۀ همکاری با او در نگارش کتابی فکر کنم. گفت نثرم را می‌پسندد و اینکه فیزیکدانی بودم که کار او را درک می‌کند دوست داشت. نخستین کتابی که نوشتیم «تاریخچۀ مختصر زمان» بود. کار نوآورانه ای نبود. پس از آن تصمیم به نگارش کتاب «طرح بزرگ» گرفتیم … با یادآوری اوقات مشترکمان و برشمردن فرازهایی از زندگی‌اش در نظر دارم آنچه را که آموختم با شما در میان بنهم.

عنوان کتاب: با سعدی در بازارچه زندگی
نويسنده: صدرالدین الهی
نوبت چاپ: نخست
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد نرم(شومیز) 
تعداد صفحات: 140
توضيحات پشت جلد: در این یادداشت‌ها من با سعدی که در ادب پارسی از او به شیخ‌اجل و یا شیخ یاد می‌شود زیسته‏‏‌ام، یعنی شیخ در زندگی من ایستاده است. بنابراین، این جستارها نه از مقولات تحقیق ادبی است و نه داوری نیک و بد در حق او. برخلاف بسیاری از کارها که درمورد سعدی صورت گرفته، قصد هیچ تجزیه و تحلیلی از هیچ دست در میان نبوده، بلکه این حکایات قصۀ شیفتگی یک ایرانی عادی است به درخت برومند چندصدساله‌ای ایستاده در بازارچۀ زندگی که در سایه‌اش می‌توان نشست، بر شاخه‌اش می‌توان آویخت، به نغمۀ مرغان شاخسارش میتوان گوش داد، با همسایۀ روبرویی می‌توان از او سخن گفت و از جامع بعلبک تا آن سوی خدا و خوارزم، لبخند حکیمانۀ او را دید. او کسی است که اگر دل به وی بسپاری، همراه تو در زندگی خواهد بود و در قیل و قال بازارچۀ عمر تنهایت نخواهد گذاشت.

عنوان کتاب: سرگذشت ژیل بلاس
نويسنده: آلن رنه لوساژ
مترجم: میرزا حبیب اصفهانی
نوبت چاپ: دوم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت(گالینگور)
تعداد صفحات: 718
توضيحات بيشتر: 

عنوان کتاب: زندگینامه عطار نیشابوری
نويسنده: بدیع الزمان فروزانفر
نوبت چاپ: نخست
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت(گالینگور)   
تعداد صفحات: 493
توضيحات بيشتر: 

عنوان کتاب: فرزند ایران
نويسنده: میر جلال الدین کزازی
نوبت چاپ: دوم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت(گالینگور)  
تعداد صفحات: 624
توضيحات بيشتر: 

عنوان کتاب: میرزارضا کرمانی
نويسنده: پرویز خطیبی
نوبت چاپ: سوم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد نرم(شومیز)  
تعداد صفحات: 111
متن پشت جلد: پرویز خطیبی از مطرح‌ترین نویسندگان و روزنامه‌نگاران زمان خود، در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۰۲ در تهران زاده شد. مادرش، دختر «میرزارضا کرمانی»، آزادیخواه نامدار و کشندۀ ناصرالدین شاه قاجار است و از طرف پدری ، نیاکانش به واعظی در نور و کجور مازندران می‌رسند. وی از کودکی به شاعری و نویسندگی علاقمند شد و در سال ۱۳۱۵ نخستین شعر فکاهی او در روزنامۀ توفیق به‌چاپ رسید و در ۱۷ سالگی به سردبیری همین روزنامه برگزیده شد. از سال ۱۳۳۱ به ترتیب روزنامه‌های «بهرام » و «علی بابا» را انتشار داد که بر اثر توقیف‌های مکرر  پس از مدتی ناچار به تعطیل آنها شد. آخرین بار در سال 1328 دست به انتشار روزنامۀ «حاجی بابا » زد که به‌مدت چهار سال متوالی منتشر شد و یکی از پرتیراژترین روزنامه‌های فکاهی-سیاسی محسوب می‌شد و انتشار آن تا ۲۸ مرداد ۱۳3۲ ادامه داشت. از سال ۱۳۲۰ بعنوان نخستین سازندۀ تصنیف‌های فکاهی و میان‌پرده با تئاترهای معتبر آن زمان ازجمله تماشاخانۀ تهران و تئاتر فرهنگ به سرپرستی عبدالحسین نوشین همکاری داشت. چندی بعد نمایش‌های متعدد او همزمان در سه یا چهار تماشاخانۀ تهران و شهرستان‌ها به‌روی صحنه رفت. بعنوان یکی از پیشگامان جنبش فیلمسازی در ایران در طول سالها، درمجموع ۳۷ فیلم را نوشته و کارگردانی کرد. از نخستین روزهای پایه‌گزاری رادیو ایران در سال ۱۳۲۲ با آن همکاری داشته و بیش از سه‌هزار نمایشنامۀ رادیویی نوشته است. در تبعید، پرویز خطیبی، باری دیگر به انتشار مجدد «حاجی بابا» مبادرت ورزید و پس از یکسال و چندی با تعطیل این روزنامه به تئاتر روی آورد و آثار او از جمله نمایش «عروسی ایران خانم» تحولی در تئاتر غربت بوجود آورد و برای نخستین بار، تعداد پرشماری تماشاگر را به سالن‌های تئاتر کشاند. پرویز خطیبی در روز اول آگوست ۱۹۹۳ به علت عارضۀ قلبی در لس‌آنجلس درگذشت. در همان سال «بنیاد فرهنگی پرویز خطیبی» تأسیس و در پی آن کتاب «خاطراتی از هنرمندان» به قلم این نویسنده منتشر شد و در مدت کوتاهی تمام نسخ آن بفروش رسید. کتاب «میرزا رضا کرمانی» به روایت پرویز خطیبی در واپسین روزهای حیات نویسنده نوشته شده است و در آن برای نخستین بار، راوی، شنیده‌های خود را از زبان خودش و نزدیکان «میرزارضا کرمانی» به نگارش در آورده که بدون شک می‌تواند حاوی اطلاعاتی باشد از دیدگاهی غیر از آنچه تاکنون از میرزارضا، کشنده ناصرالدین‌شاه قاجار شنیده و یا خوانده‌ایم.

عنوان کتاب: وخشور ایران
نويسنده: میر جلال الدین کزازی
نوبت چاپ: چهارم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت(گالینگور) 
تعداد صفحات: 170
توضيحات بيشتر: 

عنوان کتاب: پدر ایران
نويسنده: میر جلال الدین کزازی
نوبت چاپ: ششم
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد سخت(گالینگور)  
تعداد صفحات: 208
توضيحات بيشتر: 

عنوان کتاب: جزیره بی آفتاب
سفر یک ساله به انگلستان و اروپای غربی
نويسنده: محمدجعفر یاحقی
نوبت چاپ: نخست
قطع: رقعی/ نوع جلد: جلد نرم(شومیز) 
تعداد صفحات: 603
متن پشت جلد: این کتاب حاصل نخستین تجربۀ من از زیستن طولانی‌مدت در خارج از کشور است. اصل تجربه به سالهای ٦- ١٩٨٥ ٫ ٥-١٣٦٤ باز می‌گردد که به اتفاق خانواده برای استفاده از فرصت مطالعاتی، از طرف دانشگاه فردوسی مشهد به انگلستان رفتم. کمبریج انگلستان با دانشگاه پرآوازه‌اش که هماره برای پیشتازی جهانی با دانشگاه هاروارد رقابت تنگاتنگی داشت و سرانجام هم چند سال پیش، رقیب را از پای درآورد و و بر سکوی اولی نشست، تأثیر ژرفی بر ذهن و اندیشه و سامان معلمی من برجای گذاشت، به طوری که از یک طرف پای مرا به سفرهای علمی دور و دراز خارجی باز کرد و از طرف دیگر، دریچه‌ای از خودآگاهی و معرفت به رویم گشود که اگر این سفر نمی‌بود من هم آنی نبودم که هستم، هر چند که الآن هم نیستم آنی که بودم. می‌پندارم این کتاب هم مثل سفرنامۀ میرزاصالح روزی اطلاعاتش به درد خواننده یا دانشجویی بخورد تا بیاید و «من» آن روز را مرا در برابر «دیگری» که غرب واپسین دهه‌های قرن بیستم باشد، ببیند و بگوید: «ايها الناس این هم گامی که نویسندۀ کتاب در مسیر تطبیق دو فرهنگ غرب و شرق برداشته است!»

keyboard_arrow_up